لطیفه منطقی و یک نکته
چند سال پیش که در رشته تخصصی کلام در حوزه درس میخواندم یکی از لطیفههای درس منطق که استاد تعریف کرد این بود که میگویند در یونان قدیم که بازار جدل و بحثهای جدلی داغ بوده و جدل هم کاربرد فراوانی در وکالت دارد. جوانی به یکی از اساتید وکالت مراجعه می کند تا آموزش وکالت ببیند و قرار دادی میبندند که وقتی شاگرد در اولین دادگاه پیروز شد حق التدریس استاد را بپردازد. پس از پایان آموزش شاگرد از دادن حق التدریس امتناع میکند و استاد هم میگوید من از تو به دادگاه شکایت میکنم، که در این صورت اگر من در دادگاه برنده شدم از تو پول را خواهم گرفت و اگر تو برنده شدی و مرا محکوم کردی بنابر قراردادمان باید پول را بدهی.
شاگرد جواب داد اگر در دادگاه شکست بخورم، چون در قرار داد آمده که پول را در صورت پیروزی بدهم پس به تو پولی نخواهم داد واگر هم در دادگاه پیروز شوم، طبیعی است که حق با من بوده و باز هم پولی به تو نخواهم داد.
استاد ما این لطیفه را در توضیح قیاس معارض ذکر کرد. که در آن با یک دلیل دو مدعای متناقض اثبات شده است.
چند روز پیش این قصه را برای یکی از اساتیدم تعریف کردم. ایشان از جد خودشان مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی نکتهای در نقل کردند که بر اساس همین قیاس معارض بنا شده بود و آن این که کسی شعری گفته بود مبنی بر این که:
مجرم، اگر محاسبه حشر با علی است من ضامنم تو هر چه که خواهی گناه کن
مرحوم آیت الله زنجانی در کنارش نوشته بودند که:
مجرم، یقین محاسبه حشر با علی است شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن